سه درجه تب (1388)

الهام می خواهد با سهیل که پسری پولدار است، ازدواج کند. اما مادر سهیل از دماغ او ایراد میگیرد و میگوید که باید عمل کند. الهام پس از جراحی زیبایی به خاطر عکسی که از قبل در شناسنامه دارد، آن را پاره میکند و شناسنامه المثنی میگیرد. اما در شناسنامه جدیدش نام عبدالکریم سوزنی به نام شوهر ثبت شده است. الهام و سهیل، او را پیدا میکنند تا مشکل شناسنامه حل شود. عبدالکریم، مدارک شناسایی خود را در روستای زادگاهش جا گذاشته است و باید به روستا بروند. شاگرد عبدالکریم، معروف به رحیم جوالدوز نیز همراه دختری که عبدالکریم را دوست دارد و مادر آن دختر به تعقیب آنها میروند.
در راه روستا بین عبدالکریم و سهیل دعوا میشود و کارشان به پاسگاه میکشد. آنها شب را در مهمان خانه سر راه می گذرانند. کریم مچ سهیل و یک دختر را میگیرد و معلوم میشود که آن دختر شراره است و سهیل قبلا با او بوده است. الهام که در طول سفر از عبدالکریم خوشش آمده ازدواج با سهیل را به هم میزند.
تاریخ آخرین ویرایش صفحه: 4 آذر 1398, 17:21
- ویرایشگر: Adel.J