50 کیلو آلبالو (1394)

در مجلس عروسی مرجان، ماموران برای دستگیری داماد خلافکار وارد میشوند، تیراندازی میشود و همه فرار میکنند. داوود در حین فرار روی پیراهنش آب آلبالو میریزد و به زمین میخورد. دوستش مجید که خیال میکند او تیر خورده است، او را به داخل اتاقی می برد و لباسهایش را در می آورد تا ببیند تیر به کجا خورده. داوود به هوش می آید و یک مانتو زنانه می پوشد و از خانه فرار میکند. موقع فرار و در خیابان او سوار ماشین آیدا (مهمان دیگر عروسی که در حال فرار است) میشود. ماشین آنها با ماشین پلیس تصادف میکند و ماموران، بازداشتشان میکنند.
یک بازپرس آنها را مورد مواخذه قرار میدهد که چرا با آن سر و وضع و با هم داخل ماشین بوده اند. آیدا برای رهایی از شر بازپرس به دروغ به او میگوید که آنها زن و شوهر هستند و فقط رسما عقد نکرده اند. بازپرس به آنها فرصتی میدهد تا عقد را رسمی کنند و تا آوردن شناسنامه، سندی را وثیقه بگذارند. صبح زود آنها این کار را انجام میدهند و سند را آزاد میکنند و بعد از آن برای گرفتن طلاق دوباره به محضر برمیگردند، اما به دلیل فوت ناگهانی عاقد محضر (آقای دریادل) طلاق انجام نمیشود.
آیدا میخواهد با مانی ازدواج کند و به کانادا برود و باید ظرف ده روز آینده این کار را انجام دهد. دستیار عاقد در محضر به آیدا میگوید که سه ماه و ده روز بعد از طلاق میتواند ازدواج کند. آیدا و داوود تصمیم میگیرند تا برای آیدا شناسنامه المثنی بگیرند و برای این کار باید به آبادان که محل صدور شناسنامه آیدا است بروند. اروشا هم که نامزد داوود است و از داستان بی خبر، به همراه داوود و پدرش به آبادان میرود. اروشا در هتل تصادفا به اتاق آیدا میرود. او دوست و همکلاس آیدا بوده و از روی حلقه کاغذی آیدا متوجه ماجرای بین داوود و آیدا میشود.
داوود و آیدا موفق میشوند شناسنامه المثنی بگیرند. اما در این سفر به تدریج به هم علاقه پیدا میکنند و در بازگشت به همه میگویند که میخواهند با هم ازدواج کنند. پس از شنیدن این خبر، مانی خودکشی میکند. آیدا علیرغم میل باطنی از ازدواج با داوود منصرف میشود و تصمیم به ازدواج با مانی میگیرد.
در روز عروسی، مرجان متوجه میشود این خودکشی صحنه سازی بوده و مانی به همه دروغ گفته است. او که موفق به تماس گرفتن با آیدا نمیشود به داوود اطلاع میدهد. آنها خودشان را به مجلس عروسی میرسانند و آیدا را مطلع میکنند. آیدا از ازدواج با مانی منصرف میشود و او را ترک میکند.
تاریخ آخرین ویرایش صفحه: 16 آذر 1398, 15:47
- ویرایشگر: Adel.J